تولد خواهرک

عاقا من هی تصمیم میگیرم بیام بنویسم ولی دست و دلم ب نوشتن نمیره همش :||

بعدم نمیدونم چرا با اینکه هیچ کار نمیکنم ولی بازم وقت کم میارم، حالا نمیشد شبانه روز ب جای 24 ساعت 30 ساعت بود مثلا؟ :/

 

ادامه مطلب ...

برگشتم

سلام سلام، من برگشتم بعد دو ماه! حس نوشتن نداشتم، کلی اتفاق افتاد تو این دو ماه، حالم نسبت ب اون موقع نمیدونم بهتره یا بدتر، از ی جهاتی بهترم، ی اتفاق خیلی خوب افتاد، ولی اون اتفاق اصلیه هنوز نه... خدایا شکرت بازم...

دوستای خوبم ک واسم کامنت گذاشتین و ب یادم بودین ممنونم ازتون... ببخشید ک یهو رفتم، برنامه ریزی شده نبود، خیلی یهویی شد... میام ب همتون سر میزنم از امشب، کلی پُستِ   نخونده دارم احتمالا...

از فردا دوباره مینویسم، کلا نوشتن یادم رفته ههه... الان خیلی خستم یکم بخوابم ؛))